ایران گفت

بررسی و کاوش در مسایل اجتماعی ، فرهنگی ، تاریخی و ... ایران و جهان

ایران گفت

بررسی و کاوش در مسایل اجتماعی ، فرهنگی ، تاریخی و ... ایران و جهان

۱۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است


حسین کوچکیان فرد

 مقدمه

چشم پاکی مقوله ای از جنس ارزش ها و اخلاق  است ، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز یکی از محورهای اصلی فرهنگ می باشند ، امروزه نقش فرهنگ و ارزش های فرهنگی بر رفتارهای فردی و در بطن تحولات جامعه برای تمامی پژوهشگران روشن است و در آن میان تأثیر ابعاد و مؤلفه های دینی از همه بیشتر و مشخص تر می باشد چون این مؤلفه ها ضمن آنکه بر سایر مؤلفه های فرهنگی تأثیر اساسی ندارد در جمع بندی و برآیند مباحث فرهنگی نیز اثر گذار هستند . همچنین ارزش های فرهنگی بر خط مش و اقدامات اجتماعی نیز برپایه ارزش ها و باورهای رهبران سیاسی که در تدوین و پیگیری سیاست ها و برنامه های فرهنگی نقش دارند مؤثر می باشند .

در نظام ارزشی اسلام ، کنترل بر خویشتن اصلی بنیادین محسوب می شود به گونه ای که قرآن و روایات معصومین (س) مشحون از دستورات اخلاقی در مراقبت از اعمال و رفتار و بلکه نیات انسان ها در مطابقت با ارزش های دینی است از این رو با توجه به تحولات اجتماعی صورت گرفت طی ده های اخیر و حضور دو جنس مخالف در بسیاری از مناسبات و تعاملات اجتماعی ، تکیه به ارزش های فرهنگی و دینی یکی از راه های تنظیم روابط جامعه بر مبنای ارتباط سالم و متقابل زن و مرد و کاهش شکاف جنسیتی برای تصدی مناسب و موقعیت های اجتماعی براساس توانایی و تلاش فردی می باشد و چشم پاکی محملی تسهیل گر در اجرای درست این تعاملات و فعالیت ها می تواند باشد .

 

چشم پاکی و تعاملات اجتماعی

نیمی از افراد هر جامعه را زنان تشکیل می دهند. چگونگی رفتار، عقاید و باورهای آنها نه تنها در تار و پود جامعه رخنه کرده است، بلکه نسل های بعدی مطابق آن تربیت می شوند. آنها در نقش های اساسی دختری، همسری و مادری و نیز شهروندی تأثیرات شگرفی بر محیط اجتماعی به جای می گذارند. بنابراین نباید و نمی توان از نقش و تأثیر آنها در مسائل مربوط به زندگی اجتماعی غافل بود. بعد از انقلاب اسلامی 57  با تلاش جمهوری اسلامی برای تعیین جایگاه مشخص زنان در این نظام بر اهمیت نقش آنان در جامعه  افزوده شد متقابلاً توجه دشمنان ارزش های مورد پذیرش جامعه نیز به این موضوع بیشتر شده است. از آنجا که حضور زنان در مناسب اجتماعی از راهبردهای نظام اسلامی برای اداره جامعه است لذا چشم پاکی یکی از راهکارهای زمینه ساز  برای این ارتباط سالم می تواند باشد تا زنان در سایه آن بتوانند به نقش اجتماعی خود به طور مؤثر ورود یابند .

 

چشم پاکی یا کنش خود کنترلی و  نظارت درونی

اصولاَ نظارت با هدف اعمال اصلاحات لازم برای پیشگیری از ایجاد انحرافات در هر زمینه انجام می‌شود. در حالی که مبانی نظری رایج در کنترل اجتماعی ، بر حداکثر کنترل بیرونی قرار دارد این امر  با مبانی فرهنگ دینی که خدامحوری و کنترل درونی را در اولویت می داند منافات دارد ، هدفی که در نظام کنترل اسلامی دنبال می‌شود، ارائه نظامی است که در آن بتوان با کاهش اعمال نظارت خارجی، یک شخصیت سالم انسانی، که در برابر انواع آلودگی‌ها از خود مقاومت نشان می‌دهد را پرورش دهد . استفاده از نظارت با تأکید بر خودکنترلی یک ارزش نهادی در جامعه دین مدار است . این رویکرد نظارتی، ریشه در فرهنگ اسلامی کشورمان دارد و به‌کارگیری آن با ایجاد بسترهای مناسب در نظام آموزشی  و نهادینه‌سازی آن از طریق خانواده و جامعه ممکن می باشد . در این تلقی فرد با اعتقاد قلبی به ارزش کار خود در پیشگیری از نگاه آلوده موجبات سلامت روحی خود و در نتیجه آن جامعه ای را که در آن بسر می برد فراهم می سازد . ابزاری که در اختیار فرد برای تحقق چنین منظور است محاسبه و مراقبه می باشد که از محوری ترین اصول در نظام تربیتی اسلام محسوب می شود و بیم و امید به پاداش و عقاب در سرای دیگر نیز به نهادین شدن این ارزش ها در خود کنترلی مدد رسان می باشد

نظارت بیرونی برای پاسداشت حریم آزادی و انسانیت  مدد رسان به چشم پاکی

نظارت درونی به نوبه خود مهم و مؤثر شمرده می شود اما اسلام وجود آن را به تنهایی کافی ندانسته و برای نظارت ییرونی نیز تمهیداتی پیش بینی کرده است ، در منابع و آموزه های دینی، دستورات صریح و روشنی در مورد نظارت ییرونی وجود دارد، مسلمانان به داشتن یک نظام کامل، جدّی و عادلانه برای کنترل بر جامعه سفارش شده اند. که در خصوص چشم پاکی در قالب امر به معروف و نهی از منکر به عنوان وظیفه هریک از آحاد جامعه در برابر دیگران و حاکمان و همچنین حاکم در برابر ناهنجارها و انحرافات جامعه را دربر می گیرد که ابزارهای جدید همچون رسانه های دیداری شنیدار و برخط کمک رسان آن شده اند . به این ترتیب در یک جامعه سالم شرایط برای نهادینه شدن چشم پاکی از طریق پیشگیری  تحریکات و تظاهرات ناسالم و غیر ضرور در جهت رواج خوبی ها و جلوگیری از گسترش بدی ها در جامعه اسلامی عمل می کند .

 

جمع بندی

نظارت درونی و بیرونی به مثابه دو لبه یک مقراض است که باید با هم و همزمان اجرا شود در آموزه های دینی  نظارت خداوند متعال (نظارت الهی)؛ نظارت فرد بر اعمال خود (خودکنترلی)؛ نظارت عمومی (نظارت همگانی) توأمان و در یک راستا دیده می شود و وجود یکی رافع از نیاز به دیگری نیست ، اما در این بین خود کنترلی و نظارت درونی از جایگاه ویژه ای برخوردار است .

موضع اخلاقی آثار چشم پاکی در یک جامعه دینی امکان حضور افراد از دو جنس را در مناسب و موقعیت های اجتماعی فراهم می کند و موجب نهادینه شدن ارزش های مورد انتظار جامعه در فرد می شو د که کوچکترین اثر آن را می توان در پویایی جامعه و بالندگی اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و توسعه یافتگی آن جامعه جستجو کرد که در نتیجه به تأثیرات عمیق هنجارها و ارزش های فرهنگی و اخلاقی در فرد ، خانواده و جامعه از راه ارتقای ظرفیت های موجود برای حفاظت از ویژگی های خاص فرهنگی و هنجاری در مقابل تغییرات و تهدیدات مادی و معنوی و تأمین امنیت فرهنگی پایدار کمک رسان خواهد بود . 10

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

 مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : hkfard@gmail.com


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۳۴
حسین کوچکیان فرد


حسین کوچکیان فرد

 

به جای مقدمه

تحلیل انقلابات به لحاظ ماهوی چندان کارساده ای نیست و موانع بسیاری بر سر این راه وجود دارد . در بیان ماهیت انقلابات واقعی و نیز تعیین جایگاه انقلاب نیمه پایانی قرن بیستم یعنی انقلابی که با نام خدا و توجه به ابعاد تکاملی و معنوی انسان در کنار رفع نیازهای مادی و دنیوی بشر در ایران رخ داد و مورد نقد و ارزیابی بسیاری از موافقین و مخالفان در سطح بین المللی ، منطقه ای و داخلی واقع شده است سخن بسیار رفته است آنچه در اینجا می آید  مقایسه ای مفهومی از انقلاب و ساختار ماهوی آن در انطباق با انقلاب 57 می باشد .

تمییز یک انقلاب از شبه انقلاب

هر حرکت رهایی بخش و انقلابی از سه عنصر اساسی (1) ایدئولوژی (2) رهبری (3) پایگاه ، خواستگاه و اقشاری از مردم که پشتیبانی آن می باشند برخوردار است ، که در مورد انقلاب اسلامی مردم ایران ایدئولوژی اسلام ، رهبری واحد در مرجعیت امام خمینی و خواستگاه غیر طبقاتی با طیفی از تمامی مردم جامعه با هر سلیقه و طبقه تشکیل یافت .

به لحاظ ماهیت و ساختار برای تمییز یک انقلاب از شبه انقلاب همچون کودتا و یا تحمیل استعماری و توطئه در تغییر حاکمیت و رژیم سیاسی یک کشور ، می توان به دنبال نشانگانی در آن رخداد به عنوان پدیده ای اجتماعی پرداخت که براساس آن بتوان بر واقعی و صادق و یا کاذب و جعلی بودن آن حرکت قضاوت کرد .  با توجه به آنچه در نقد انقلابات برای تعیین سره از ناسره از سوی برخی از نظریه پردازان و تئورسین های سیاسی در سطح جهان آمده است  می توان به چند علامت و نشانه کلیدی اشاره کرد که به علت جمع همزمان آنها وتوأمان شان با هم در یک حرکت و جنبش می توان بر انقلاب به معنای واقعی و نه رفورم بودن آن تحول حکم داد :

1-    نفی و سرنگونی یک رژیم سیاسی و جایگزین کردن رژیم متفاوت به لحاظ نظام اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با آنچه پیش از آن بوده است

2-    قرار گرفتن به عنوان سرفصل یک رشته تغییر اساسی در سبک زندگی بشر و یا مردمان پهنه ای گسترده از جهان بدون در نظر گرفتن مرزهای سیاسی ، اجتماعی  و فرهنگی ، مانند آنچه برای نمونه در انقلاب فرانسه طی قرن هجده ام میلادی اتفاق افتاد .

3-    تقلید نکردن از سایر انقلاب ها و مدل های رایج برای انجام اصلاحات و دگرگونی اجتماعی ، سیاسی در جهان به منظور دستیابی به اهداف و پس از پیروزی و موفقیت اداره جامعه تحت سرپرستی شان و اینکه خود منشاء  تقلید و الگوگیری از سوی سایر حرکت های رهایی بخش بعدی قرار گرفتن .

با توجه به نشانه های گفته شده در فوق به جرئت می توان تعدادی انگشت شمار از حرکت هایی که تحت عنوان انقلاب در جهان معاصر مطرح شده است را یافت که همزمان از این سه مفهوم برخوردار باشد تا بتوان آن را انقلاب تلقی کرد که بخش قابل توجهی از جهان پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داده باشند . از این جمله می توان به مواردی اشاره کرد همچون : اصلاحات اوایل قرن هفده انگلیس ( 1640 و 1688 م) ،  انقلاب قرن هجده ام فرانسه (1789- 1799 م)  ، حرکت منجر به استقلال ایالات متحده امریکا (1765-1783) و انقلاب بلشویکی روسیه در اوایل قرن بیستم (1917 م) و پس از اینها شاید بی تردید تنها انقلاب مردم ایران در سال 1357 شمسی (1979 م) را می توان دارای چنین خصائصی یافته که علاوه بر خصایص انسانی و کیفی که کمتر در حرکت های قبلی مشاهده می شود از نظر ساختار کمی فوق با این انقلاب هم آورد می توانند باشند و این خود بخشی از واقعیات چنین حرکتی به رهبری امام خمینی (ره) می باشد .

از منظر اندیشه ای سه حرکت اول منجر به طرح ، بسط و حاکمیت ایدئولوژی لیبرالی در جهان شد و انقلاب چهارم ماهیتی سوسیالیستی داشت و اما انقلاب اسلامی ، حرکتی جهت  بازنمایی اسلام در تطبیق با نیازهای روز جامعه اسلامی و ایرانی می باشد . قابل توجه است که هریک از این انقلابات بسته ای از برنامه ای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی را به جهانیان ارائه داده اند که به تنهایی و یا ترکیبی از آنها مورد تقلید و اقتباس سایر حرکت های رهایی بخش در جهان معاصر قرار گرفته است . انقلاب اسلامی نیز از این امر مستثنی نمی باشد البته باید توجه داشت انقلاب ایران اسلامی از یک سو در حال زایش می باشد و هر روز به  شاکله نهایی نهایی نزدیکتر می شود که در چهل سالگی بلوغ آن در اوج خود قرار دارد ، از سوی دیگر برخلاف سایر حرکت های برشمرده که هماکنون در جوامعی است که در زمره کشورهای توسعه یافته قرار دارند ، این انقلاب در کشور ایران که به گونه ای در شمار جوامع در حال توسعه می باشد به وقوع پیوسته است ، لذا سختی ها و مصایب بیشتری را پیش رو داشته که باید از سر بگذراند .

جوامع انقلابی و بحران ها

باید توجه داشته جوامعی  سالم و رشد یابنده جوامعی نیستند که تنش و مشکلات در آن از ابعاد مختلف وجود ندارد بلکه جامعه ای است که از ظرفیت و توانایی لازم برای پیشگیری تبدیل مشکل به بحران و مهار آن با روش های مردم سالارانه برخوردار است از این رو تنش های کنترل نشده در جوامع کمتر توسعه یافته که به حرکت های برانداز و انقلاب  گونه مجدد منجر می شود در کشورهای مردم سالار که آحاد مردم  با توجه به ابزارهای موجود در حیات سیاسی و اجتماعی درآن به سطحی از حضور اجتماعی رسیده و به لحاظ رشد سیاسی و اجتماعی انسان هایی مطلعند به درجه ای از آگاهی اجتماعی رسیده اند که  بدانند ساختن مدینه فاضله و عاری از هرگونه مشکل در جهان واقع امکان پذیر نیست و در شناخت و جهان بینی آنان جامعه ای مطلوب است که مشکلات در آن مهار شده و جهت رفع آن از طریق ساز و کارهای مردمی همچون انتخابات و ورود اندیشه های جدید در حوزه قدرت به سمت ساماندهی و مهار تنش ها وجود دارد  و به سوی جلب رضایت خاطر افکارعمومی حرکت صورت می گیرد بر این اساس انقلاب اسلامی ایران را می توان با توجه به شاخص های مردم سالار آن در زمره چنین جوامعی قلمداد کرد زیرا جامعه ایرانی هر دو سال شاهد انجام یک انتخابات فراگیر ملی و هر چهار سال یک انتخابات فرگیر محلی بوده است که نشان از ظرفیت لازم برای مهارت تنش ها و پیشگیری از ایجاد بحران بویژه در مشروعیت  از طریق ورود بازیگرانی با اندیشه و راه حل های جدید در صحنه های سیاسی و اجتماعی بوده و خواهد بود .

سخن پایانی

باید توجه داشت حرکت های اجتماعی که انقلابات در زمره آنها قرار دارند ماهیت و ذاتی چند وجهی و چند منظوره دارند و از همین رو آثار خود را در تمامی ابعاد جامعه بروز می دهند . در نتیجه برای رشد همگون و متعادل می بایست به طور همزمان و یکنواخت تمامی  ابعاد جامعه بالنده  و توسعه یافته را در گیرند ، به این ترتیب انقلابات یک ساختار زنده و پویا هستند که در هر مجموعه دارای حیات جامعه اعم از سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و مانند اینها می توانند گسترش یافته و یا در برخورد با موانع محدود شوند به طوری که می توان گفت در اثر از دست دادن پایگاه مردمی در هر بعدی حتی به ضد خود تبدیل شوند ، لذا برای پیشگیری از بروز وضعیت نامطلوب بر طلایه داران هر انقلاب و نهضت مردمی فرض است که آرمان های آن جنبش را از تئوری و حرف به عمل درآورند و نیازهای هردم افزای جامعه را در تمامی ابعاد مشروع ، پاسخ گو باشند و گفتمان حقوق شهروندی یعنی مشروعیت حق در برابر تکلیف حکومت‌ را غلبه دهد . در غیر این صورت احتمال آن می رود جامعه به جای پیگیری منابع عمومی و جمعی به دنبال ارزش های فردی رفته و به این ترتیب سرمایه های اجتماعی خدشه دار شده و موجب فرسایش جامعه انقلابی شود ، پس شناخت نیازهای جدید و هدایت امکانات به سمت رفع آن از طریق کاهش فاصله برخورداری گروه های برگزیده و عامه مردم سرلوحه برنامه ها قرار گیرد ، همچنین آسیب‏شناسی انقلاب برای کاستن از فاصله جامعه انقلابی به لحاظ فن آوری با دنیای پیرامون و جهان توسعه یافته در یک ساختار منعطف و مشروع و باز کردن درب های مدیریت به روی جوانان و برساخت کردن اکوسیستم و جو نوآوری در کشور و زدودن جو نومیدی از جامعه با مطالعه روندهای آتی و آینده پژوهی می تواند منجر به زایش مستمر انقلاب شود .9

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

 مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : hkfard@gmail.com


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۵۶
حسین کوچکیان فرد


                                                                                                                                                                                                               حسین کوچکیان فرد

حاشیه نشینی پدیده ای اجتماعی است که با توسعه در تمامی ابعاد نسبتی معکوس دارد .گرچه از منظر کالبدی حاشیه ها بخشی از شهرها هستند ولی از نظر زندگی سالم شهروندی ، توزیع امکانات شهری ، خواستگاه اقتصادی اهالی ، سطح درآمد ، بعد خانوار و میزان سواد ساکنان در کنار کاربری زمین دارای تمایز معناداری با سایر فضاهای شهری هستند ، همچنین به لحاظ آمادگی مکانی برای شیوع انواع آسیب های اجتماعی و وجود فرهنگ متعارض با توسعه انسانی و رشد شهری این مناطق تقابل بارزی با متن شهرها دارند به گونه ای که ازآن به کانون های بحران ساز برای سلامت شهر یاد می شود . رشد یکباره جمعیت در این مناطق به علت جابه جایی گسترده گروه های انسانی از روستا به شهرهای کوچک و متوسط و از آنجا به شهرهای بزرگ و کلان شهرها برنامه ریزی را با وقفه مواجه کرده است . لذا شناخت شیوه ایجاد و گسترش اینگونه محله ها و نیازهای ضروری این دسته مناطق برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از آن به زندگی شهری از اولویت های اولیه برنامه ریزان و تصمیم گیران کشور است ، زیرا حاشیه شهرها در نقاط کور دید برنامه ریزان ایجاد و رشد کرده اند و در نتیجه رشد طبیعی شهر و زندگی استاندارد در تمامی مناطق شهری را علاوه برمشکلات ساکن مناطق حاشیه ای در بلند مدت مورد تهدید قرار داده و زندگی شهری را به سطح غیر قابل قبولی تنزل می دهد . برای رفع این معضل به لحاظ شکلی و محتوایی باید اقدامات عاجلی صورت گیرد که از جمله اند:

-         تغییر در معیارهای صرف حدنصاب جمعیت برای تخصیص امکانات رفاهی به مناطق  

-        برنامه ریزی توأمان حاشیه و محدوده شهری در طرح های توسعه شهری

-        ایجاد محله و شهرک های سکونتگاهی جدید در حاشیه شهرها

-        توانمند سازی مناطق بازمانده از توسعه درون شهری

-        کاستن از حجم تقاضا برای حاشیه نشینی

-        پیشگیری عاجل از تغییر کاربری زمین

-        ایجاد ستاد دایمی بازسازی مناطق حاشیه ای 8

-          نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

-        ) مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : (hkfard@gmail.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۶
حسین کوچکیان فرد

حسین کوچکیان فرد

مقدمه

نشاط اجتماعی و استفاده از مؤلفه های آن در سیاستگذاری های کلان در کشورهای توسعه یافته امروزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، زیرا بررسی ها نشان داده است ، تقویت امید و انگیزه اجتماعی و تحقق امنیت اجتماعی و عمومی و کاهش و یا گسترش آسیب های اجتماعی و همچنین نشاط سیاسی و پویایی اقتصادی در چارچوب آن شکل می گیرد .

در ارتباط با شناخت مفاهیم ، مسائل و موضوعات مختلف اجتماعی ، تعیین اولویت ها و نقشه راه و ایجاد عزم جدی برای تحقق برنامه ها درجامعه و دستگاه های اجرایی حوزه اجتماعی ، درک صحیح و مناسب از مفهوم و ابعاد نشاط ، شادکامی و شادی ضروری است تا در سایه درک درست و مشترک از آن تلاش کلیه بخش های جامعه برای حصول به نتیجه دو چندان شود .

 سیاستگذاران  فراتر از برنامه های بخشی صرف با توجه به دستورکار و مسئولیت سنگینی که با عنایت به وظایف و ماموریت های متنوعی که نهادها و آحاد جامعه در نظام سیاسی و اجتماعی هرکشور  بر عهده دارند همچنین سیاست های عمومی دولت ها در سطح کشور که از طریق نظارت ، هماهنگی ، هدایت و مدیریت امور حاکمیتی اعمال می نشود ، ورود در مباحث عمومی همچون نشاط اجتماعی و هدایت امکانات و سازمان ها را توأم با برکات عدیده ای برای کشورها ارزیابی می کنند ، لذا شناخت ابعاد موضوع نشاط اجتماعی و شادکامی برای حوزه های کارشناسی و مدیریتی و آحاد مردم هر جامعه پویایی لازم و ضروریست .

تعریف و ابعاد شادی و نشاط

یکی از مقوله‌های بسیار مهم و یقیناً از ضرورت های هر جامعه ای ، شادی و نشاط است نشاط ، شادکامی (happiness) یا بهزیستی ذهنی( Subjective well-being) چیزی بیش از یک هدف فردی مهم یا حالت­های خلقی لذّت­بخش است. پیمایش های اجتماعی صورت گرفته نشان می دهد شادکامی با پیامدهای مطلوب زندگی مثل شغل بهتر ، روابط اجتماعی مطلوب و کاهش آسیب­های روانشناختی رابطه مستقیم دارد به همین دلیل در بیشتر فرهنگ­ها در سطح فردی و اجتماعی به شادکامی و نشاط اجتماعی توجه ویژه­ای صورت می گیرد . اهمیّت نشاط اجتماعی و شادکامی یا بهزیستی ذهنی تا حدّی است که امروزه درکشورهای توسعه یافته راجع به بهزیستی ذهنی شاخص­های ملّی تهیه می­شود . درکشور ما نیز لازمست با توجه به ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی و تاریخی شاخص های ملّی نشاط اجتماعی و بهزیستی ذهنی تدوین و براساس آن تحقیق و برنامه ریزی صورت گیرد  .

مطالعه دقیق ادبیّات ایران و شاخه­های مرتبط با آن همچون اساطیر، قصّه­ها ، شعر و داستان­های عامیانه از منظر اجتماعی نشان می­دهد که نشاط و شادی طلبی در فرهنگ ایرانی از جایگاه خاصّی برخوردار است . همچنین در منابع دینی اسلام برخی از مناسک و آداب بر نظر موافق اسلام با برنامه های نشاط آور و شادی افزای فردی و اجتماعی دلالت دارد ، چنانکه از خصلت های مؤمن شاد بودن در شادی اهل بیت و غمگین شدن در مناسبت های غم افزای آنان است بااین وجود به علت حوادث و وقایع تاریخی (همچون حملات اقوام بدوی ، جنگ ها و حوادث طبیعی ، زلزله و خشکسالی های پیاپی و خلط مفاهیم مربوط به نشاط با مفاهیم لهو و لعب) هنجارها و تعریف برنامه ها و مناسک مربوط به ایام غم در اولویت قرار گرفته و موارد شادی افزا در سایه واقع و مغفول واقع شده است . در عصر حاضر با توجه به نیازهای روز پرداخت به امر نشاط اجتماعی و استخراج بنیان های آن از منابع دینی و اجتماعی و مهارت آموزی و ایجاد سبک زندگی شادی افزا براساس یافته های مورد وفاق جامعه از ضرورت های انکار ناپذیر است

مؤلفه ها ، سیاست ها و برنامه های راهبردی

مطالعه علمی شادکامی و نشاط اجتماعی از سال 1998 با معرفی رویکرد روان­شناسی مثبت­گرا در جهان شروع شده است که برای آن سه مؤلفه­: الف)هیجان مثبت(positive emotion) و زندگی  لذّت­بخش(the pleasant life) ب) زندگی جذّاب(the engaged life) ج)زندگی با معنی(the meaningful life)درنظر گرفته می شود . به این ترتیب نشاط اجتماعی و شادکامی را می توان ترکیبی از وجود عاطفه مثبت(positive affect) ، عدم وجود عاطفه منفی (negative affect) و رضایت از زندگی (Life sati) تعریف کرد.

شادی گرچه مفهومی مجزا از نشاط اجتماعی است با این وجود دارای مشترکات قابل توجه با آن است ، شادی هیجانی مثبت (منفی همچون حالات پس از مصرف مواد مخدر) اما زودگذر و لحظه ای است که معمولاَ با لبخند توأم است که تمیز این دو از یکدیگر امری ضروری است .

بیشتر پژوهش­های انجام شده در حوزه شادکامی ، مفهوم هیجان مثبت و رضایت از زندگی را مهمّترین مؤلفه­ های شادکامی و نشاط اجتماعی می داند. یافته­ ها نشان می­ دهد که مردم بین شادی به عنوان یک هیجان موقّت و رضایت از زندگی به عنوان یک نگاه جامع به زندگی تمایز قایل می­شوند. به عنوان مثال، افرادی که از فقر رنج می­برند، ممکن است در محدوده خاصّی از زمان خود را شاد ارزیابی کنند ولی در نگاه کلّی که به زندگی خود دارند، میزان شادکامی خود را پایین ارزیابی­کنند.

کلام پایانی

با توجه به آنچه گفته شد نشاط اجتماعی رضایت از زندگی توأم با عاطفه و هیجان مثبت ارزیابی می شود که برای ایجاد آن باید مؤلفه های مکملی همچون امید اجتماعی ، مشارکت ، رضایت و اعتماد را در تمامی ابعاد اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و  اجتماعی جامعه تقویت کرد و برای این منظور می بایست شاخص های ملموس و قابل اجرا در هر یک از حوزه های فعالیت نهادهای مدنی و دولتی با توجه به اقتضای ملی و نیاز و مختصات محلی تعیین و اجرای آن در سطح کشور مورد توجه قرار گیرد  و سپس نسبت به ارزیابی ، بازخوردگیری و اصلاح مستمرآن اقدام شود تا در نهایت جامعه ای بانشاط ایجاد و برای آیندگان به میراث گذاشته شود. 7

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

) مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : (hkfard@gmail.com


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۳۹
حسین کوچکیان فرد

حسین کوچکیان فرد

 

گام نهادن و حرکت در مسیر حمایت از کالای ایرانی نیازمند رعایت راهبردها و اقدامات عدیده از جمله همسو شدن با  معیارها و استانداردهای جهانی و سرعت بخشی بر ارائه محصولات خلاق و نوآورانه می باشد که با تلاش برای هم افزایی و کمک  شرکت های دانش بنیان داخلی محصولات و تجهیزات جدید و بازار پسند را در ایران رونمایی کنیم تا اقتصادی کارآمدتر و مدرن تر از قبل به مردم و مشتریان معرفی نماییم. با این حال می بایست فرآیند تقویت و توسعه محصولات ملی با هدف خلق زنجیره ارزش برای مشتریان و تحصیل سود مورد انتظار قوت ادامه شود و در بخش اعتباری تمام تلاش به حرکت درآوردن چرخه امور تولیدگران داخلی قرار گیرد . با این وجود الزامی ترین راهبرد در حمایت از تولید داخلی اصلاح الگوی مصرف بویژه در خانواده ها و آموزش مستمر مزایای این اقدام می باشد .

اصلاح الگوی مصرف علاوه بر جنبه های اقتصادی از جنبه های فرهنگی ، اجتماعی ، سلامت و مانند آن نیز قابل بررسی می باشد . لذا وقتی از اصلاح الگوی مصرف  سخن به میان می آید علاوه بر صرفه جویی جنبه های دیگری همچون به جا مصرف کردن ، ضایع نکردن مال ، مصرف کارآمد و ثمر بخش امکانات را توأمان دربرداشته باشد که یکی از آنها حساسیت و توجه به محل تولید اجناس مصرفی و منافعی که از آن طریق به هموطنان می رسد و یا از آنان سلب می شود ، باید باشد . چرا که توجه به محل تولید کالاهای خریداری شده برابر است با ایجادکار و افزایش سرمایه ای که باعث شکل گیری تولید ملی در هر کشور می شود و پر واضح است  تولید ملی ضامن استقلال اقتصادی بوده و همچنین موجب بالندگی فرهنگی ، اجتماعی و اجرای برنامه های زیرساختی عمرانی ، بهداشتی ، آموزشی  و سایر امور رفاهی هر کشور می شود ، از سوی دیگر ضعف بنیه اقتصادی که از راه کاهش تولیدات داخلی حاصل می گردد زمینه ساز فقر فرهنگی و اجتماعی در آن جامعه از طریق کاهش درآمدها را فراهم می سازد در حالی که استفاده از تولیدات داخلی موجب کاهش وابستگی به نوسانات بازارهای خارجی و استقلال اقتصادی می شود و استقلال اقتصادی یک کشور امور فرهنگی و سیاسی آن جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد و رونق اقتصادی می تواند مانع از انحطاط اجتماعی و گسترش آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد ، نزاع ، سرقت و طلاق جامعه شده و از طرف دیگر موجب پویایی کشور می شود که عوائد مثبت و منفی حاصل از آن به تک تک آحاد جامعه سرایت می کند.

خانواده و آموزش حمایت از تولید داخلی

مسلم است که نوع و میزان مصرف در هر جامعه به زمینه های فرهنگی ، اجتماعی و در یک کلام به سبک زندگی افراد بستگی دارد در صورتی که مردم یک جامعه نسبت به استفاده از تولیدات ملی خود اصرار داشته باشند این وضعیت برای  فرد علاوه بر رفع نیاز مصرفی موجب توجه به مسئولیت اجتماعی که در قبال نیروی کار ملی و ارتقای سطح اشتغال جوانان دارد نیز می شود و در نتیجه با توجه به الگوها و رفتارهای هنجاری در خرید و انتخاب کالای مصرفی همچون پوشاک و مواد غذایی علاوه بر نکات فنی و کیفیت ، قیمت ، طرح و نقشه آن  به محل تولید آن و کسانی که از عوائد آن برخوردار می شوند نیز توجه دارد و به این ترتیب فرد خود را یک کنشگر فعال در عرصه اجتماعی و جهانی فرض می کند .

خانواده به عنوان رکن اساسی تربیت و اولین محیط رشد فرد در شکل گیری شخصیت ، رفتار و جامعه پذیری در ایجاد الگوی رفتار اجتماعی آتی کودک نقش اصلی را دارد و از اینرو محلی مناسب برای آموزش حمایت از تولید داخلی می باشد و شناخت اینکه بقای هر جامعه به حساسیت آحاد آن در مقابل مصرف تولیدات داخلی است می تواند در خانواده و از طریق نوع مصرف آن به نسل های بعدی منتقل شود . زیرا فرد نتیجه آموخته های خود در خانه و پس از آن مدرسه را در عمل به ظهور می رساند .

فرایند توسعه که ضامن پیشرفت و رفاه عمومی هر کشور است در نهایت تمامی تلاش ها برای توسعه منجر به تولید ملی و داخلی در آن جامعه می شود که این تولید اگر از سوی آحاد مردم مورد حمایت قرار نگیرد در معرض نابودی قرارمی گیرد و توسعه در آن کشور عقیم می شود و ناآگاهی جامعه در حمایت از تولید داخلی می تواند منجر به هدر رفت سرمایه های ملی و در نتیجه فرار نیروی کار متخصص و سرمایه ها از کشور شود و برعکس حمایت از این تولیدات داخلی می تواند موجب ارتقای کیفیت و کمیت کالاهای تولیدی شود که پس از ایجاد تعادل تولید در آن جامعه ، صادرات آن در مرحله بعد در دستور کار قرارگیرد و این مهم به دست نمی آید مگر آنکه الگوی مصرف تولیدات داخلی به عنوان یک حرکت ملی در جامعه از همان ابتدا و همراه با تربیت کودک در خانه و خانواده نهادینه شود . همچنین در مدارس با آموزش مسئولیت پذیری ، تعهد و دلسوزی به نسل آینده به عنوان موتور محرکه قدرتمند در مسیر ایجاد اشتغال و تولید از طریق حمایت از تولید داخلی این امر دنبال شود زیرا این مهم از دو مرکز خانه و مدرسه باید شروع شود و سایر نهادها خاصه رسانه ها به باز تولید و تقویت این فرهنگ کمک رسان باشد.

قطعا حاصل این حرکت که افزایشر تولید داخلی و ایجاد و تثبیت مشاغل ، افزایش درآمدهای عمومی برای اجرای طرح های عمومی است مجدد به هر یک از افراد جامعه بازگشت خواهد کرد و این امر در دراز مدت می تواند از روند رو به رشد اسراف و تبذیر و تمایل به تجمل گرایی با محدود کردن مصرف اجناس خارجی به اصلاح رفتارهای جامعه و توسعه عدالت اجتماعی نیز منتهی شود .

در این راه ارزش های جامعه همچون تعالیم دین مبین اسلام که سعی دارد پیروان خود را به راه اعتدال و پیشگیری از افراط و تفریط سوق دهد و نیز هنجارهای مطلوب جامعه که میل به استفاده درست از امکانات و مصرف بهیه امکانات دارد تقویت کننده این فکر و فرهنگ می باشد .6

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

) مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : (hkfard@gmail.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۱۵
حسین کوچکیان فرد

حسین کوچکیان فرد

همه روزه در متن جامعه و درکنارمان شاهد وقوع ناهنجاری و جرایم متعددی هستیم که حکایت از وجود نارسایی در عملکرد برخی از نهادها و ارکان جامعه دارد . در تحلیل چرایی آن هر گروه از محققان از دیدگاهی خاص این مشکلات را مورد بررسی قرار می دهند و در این بین جامعه شناسان از دید آسیب شناسی اجتماعی به موضوع می پردازند .

در ریشه یابی علل پیدایی آسیب های اجتماعی از جمله به وارد شدن خدشه به سرمایه های اجتماعی در جامعه اشاره می شود بی تردید فهم سرمایه اجتماعی به عنوان برون داد و نیز درون داد توسعه در استفاده از آن برای کاهش و پیشگیری از آسیب های اجتماعی امری ضروری است .

سرمایه اجتماعی  مفهومی کهن در درکی نوین می باشد . در کنار انواع سرمایه اگر سرمایه مادی و فیزیکی چیزی است که در ساختمان ، تجهیزات و مواد اولیه وجود دارد و سرمایه انسانی آنچه به صورت مهارت های مختلف در ذهن موجود است ، سرمایه اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکه های اجتماعی میان فرد با دیگران قرار دارد. سرمایه اجتماعی مانند کالای همگانی است که در بستر تعاملات و مناسبات اجتماعی شکل می گیرد و در مالکیت فرد قرار ندارد بلکه متعلق به فرد درجامعه است . اختلال در روابط اجتماعی بیانگر فقدان و یا نقص در سرمایه اجتماعی یک جامعه می باشد .

 به لحاظ نظری و مفهومی سرمایه اجتماعی مفهومی چند بعدی ، چند سطحی با اشکال مختلف در مقیاس رسمی و غیر رسمی قرار دارد و از سه رکن اساسی 1- اعتماد فرد به گروه و جامعه2- رضایت از گروه و جامعه  3- مشارکت پذیری فرد در شبکه اجتماعی که در آن قرار دارد را دربر می گیرد .

سرمایه اجتماعی را در سه سطح خرد (خصایص شناختی فرد چون:ارزش ها ، باورها ، بینش و فهم مشترک از اهداف و عمل جمعی    در یک نظام اجتماعی)، سطح میانه (اعتماد اعضای جامعه به سازمان ها وعملکرد آنها و پنداشت نسبت به وظیفه شناسی ، تعهد ، شایستگی نیروهای سازمان ها در حوزه های چهارگانه سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی)، سطح کلان(ارزش و اهمیت آحاد جامعه نسبت به کل جامعه شامل اعتماد ، رضایت و پنداشت عموم نسبت به عملکرد نهادها در حوزه های چهارگانه فوق)قابل بررسی است .

فعالیت مطلوب سازمان ها و نهاد های اجتماعی موجب جلب رضایت افراد جامعه به آنها شده و اعتماد آنان به سازمان ها و ارکان جامعه را به همراه دارد که در نتیجه آن افراد در فعالیت های مورد نظر و مطلوب جامعه مشارکت خواهند داشت . این موارد برون داد سرمایه اجتماعی تلقی می شود . این وضعیت به نوبه خود به منزله درون داد توسعه موجب تقویت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی می شود در طرف دیگر ایجاد خلل در اعتماد ، رضایت و مشارکت مردم که از کاستی سرمایه اجتماعی حاصل می شود موجب بی تفاوتی جمع کثیری از افراد جامعه از یک سو و تمسک به راه های نابهنجار ، غیر اخلاقی و خلاف قانون گروهی برای رسیدن به اهداف خود در جامعه می شود که موجب اخلال در کارکرد نهادهای اجتماعی در نتیجه کاهش سرمایه اجتماعی شده و ادامه این وضعیت تضعیف مسئولیت اجتماعی در شهروندان و افزایش آسیب ها و بزه های اجتماعی در جامعه را به دنبال دارد .

از این رو ارتقای سرمایه اجتماعی وظیفه یک به یک افراد جامعه ، سازمان های غیر دولتی ، عمومی و نهادها و دستگاه های اجرایی کشور می باشد تا با افزایش آن راه را برای پیشگیری  وکاهش از آسیب های اجتماعی هموار سازیم .

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

) مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : (hkfard@gmail.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۳۱
حسین کوچکیان فرد

حسین کوچکیان فرد

دیباچه :کنشگران سیاست اجتماعی در ایران

        درک وجود یک شبکه منسجم برای تهیه، نظارت و اجرای سیاست های اجتماعی در حاکمیت ها با رعایت پیش شرطهای مربوط یک ضرورت اجتناب ناپذیری می باشد که با نظریه دولت به عنوان یک کل یکپارچه انطباق دارد که از طریق اعمال منافع مردم به عنوان ذی نفعان اجتماعی در مجلس قانون گزاری ، واضع سیاست ها و قوه قضائیه ومدعی عموم برای نظارت بر اجرای درست قوانین و اعمال مجازات در مواقع تعدی از انجام وظایف و دولت درمقام مجری و اعمال سیاستها و اهداف تعیین شده از طریق وزارتخانه و بخشهای ستادی و در پایان، صف در بخشهای استانی و شهرستانی به اعمال این سیاستها خواهند پرداخت و نهاد رهبری به عنوان یک کنشگر واسط در هر یک از بخشها در نظارت و تعیین اهداف کلی حضور ویژه اعمال می نماید.

        به این ترتیب سیاستهای اجتماعی در وهله اول با تشخیص ضرورت به صورت طرح و یا لایحه در مجلس شورای اسلامی بررسی و تصویب شده و اجرای آن در دولت رصد می شود و دولت به عنوان مجری نسبت به اجرای این سیاستها اقدام می نماید و قوه قضائیه در تمامی مراحل اجرایی نسبت به تخلفات صورت گرفته در این زمینه از طریق نظارت و برخورد قضایی با متخلفان برخورد لازم را از طریق مختلف نسبت به محقق شدن این سیاستها در جامعه اقدام می نماید و نهادهای مدنی اعم از اصناف سازمان های غیردولتی و احزاب در این سازوکار ایفای نقش می نمایند .

 

مفهوم عملیاتی سیاست اجتماعی

        حاکمیت در مفهوم عام باید نسبت به تبیین امور اجتماعی و بسترها و زمینه ها ظهور و بروز سیاستهای اجتماعی با لحاظ کردن محذورات ، ارزشهای اقتصادی ، دینی، فرهنگی و اجتماعی بررسی و تعیین تکلیف نموده و طی آن کلیه این سیاست ها را همچون موزاییک های کف هرم فضایی جامعه ترسیم نماید. به گونه ای که تمامی مفاهیم مربوط اجتماعی که قابلیت سیاست گذاری و اعمال سیاستهای اجتماعی در آنها وجود دارد را در برگیرد . در نمایی کلی  این مفاهیم را می‌توان در محور و یا موزاییک اصلی که هر کدام دارای زیرمفهوم های خود می‌باشند تقسیم نمود.

        به این ترتیب حیطه های سیاست گذاری اجتماعی را می توان به 7 محور اصلی به این شرح تقسیم نمود.

        1. سرمایه اجتماعی

        2. امنیت اجتماعی

        3. حمایت اجتماعی

        4. آسیب ها و مسایل اجتماعی

        5. انسجام و همبستگی اجتماعی

        6. کیفیت زندگی

        7. مشارکت اجتماعی

        از آنجایی که این تقسیم بندی یک مفهوم عملیاتی و اجرایی است مرجع و مقام صلاحیت دار برای تعیین و تقسیم بندی این سیاستها می بایست در دولت باشد تا ضمن پایش نوبه ای هر گونه نقاط‌کور و در سایه قرار گرفته و نیز موارد جدیدالحدوث را به سرعت شناسایی و نسبت به تعیین تکلیف آن اقدام نماید همچنین به منظور ایجاد چارت سازمانی لازم و تقسیم کار اجرایی در این زمینه اقدامات لازم را بعمل آورد

 

کاستی های وضعیت موجود اعمال سیاستهای اجتماعی و شیوه رفع آن

        یکی از مهمترین مسایل در اعمال سیاستهای اجتماعی که باید مورد توجه و اهتمام برنامه‌سازان و برنامه ریزان در امر اجتماعی قرار گیرد ترسیم وضعیت موجود تمشیت سیاست گذاری اجتماعی در دستگاه های دولتی می باشد که از راه بررسی اهداف و وظایف دستگاه های دولتی امکان دستیابی به آن وجود دارد به عبارت دیگر با مشاهده وظایف و اهداف دستگاه ها و ادارات دولتی و عرضه تکالیف اجتماعی آنان به محورهای هفتگانه ذیل سیاست های اجتماعی می توان به وضعیت موجود رسیدگی به امور و نحوه اعمال سیاستهای اجتماعی در دولت دست یافت.

        از این طریق می توان ضمن ترسیم پلان و تصویر کلی نحوه پرداختن به امور اجتماعی موارد دوباره کاری و همپوشانی در امر اجرایی و نیز آن دسته از امور که مغفول مانده و هیچ یک از دستگاه‌های دولتی نسبت به اجرای آن اقدام نمی نمایند را مشخص ساخت تا در خصوص آن امر اجتماعی سیاستهای لازم را تعیین و دستگاه مربوط شناسایی و نسبت به واگذاری وظیفه جدید به آن دستگاه اقدام نمود

        البته این امر نیاز به بازتعریف وظایف دستگاه ها دارد و فراتر از وظایف یک دستگاه در این خصوص است که نقش حوزه های معرفتی و علمی را در این خصوص می باشد تا با تطبیق این سیاست ها با سایر کشورها و بازخوردگیری و شناسایی کاستی های مربوط نسبت به اعلام آن به مراجع ذی ربط ، وزارتخانه ها و سازمانهای مربوط نسبت به اصلاح و انجام آن امر اقدام مقتضی را معمول دارد.4

 

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

) مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : (hkfard@gmail.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۳۶
حسین کوچکیان فرد


حسین کوچکیان فرد

از مفاهیمی که طی دهه های اخیر از سوی پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی و به منظور بیان پاره ای از رفتاری های انسان در مطالعه فرهنگی جوامع مختلف بشری مورد نظر واقع شده است مفهوم سبک زندگی می باشد و دایره بکارگیری آن تا جایی رواج یافته که جایگزین بسیاری از مفاهیم و واژه های سنتی در تحلیل رفتار فردی و اجتماعی شده است .

سبک زندگی مبتنی بر الگوهای قابل شناسایی از رفتاری است که از طریق فعل و انفعال بین ویژگی های شخصی ، تعاملات اجتماعی و شرایط اقتصادی و اجتماعی و محیط زندگی فرد تعیین می شود . از این رو اصطلاح سبک زندگی قرابت نزدیکی با مجموعه ای از مفاهیم اجتماعی مانند جامعه ، فرهنگ ، ذهن ، رفتار ، معنا ، شخصیت ، محیط ، وراثت ، نیاز ، سابقه ، مد ، منزلت و سنت دارد ، همچنین مفهوم سبک زندگی از یک سو جزیی ترین رویدادهای حیات بشر و از سوی دیگر تا اعماق وجود آدمی را در بر می گیرد در نتیجه شامل همه ابعاد وجود اجتماعی و عمیقآَ ضمیر فردی می شود .

سبک زندگی را می توان به مجموعه ای به نسبت جامع از عملکردهایی تعبیر کرد که فرد آن را به کار می گیرد زیرا رفتارهای هر فرد نه تنها بیانگر نیازهای او بلکه تصویر خاصی از اندیشه و هویت شخصی وی نیز محسوب می شود .

درگذشته فرد کمتر از حق انتخاب برخوردار بود و در فرهنگ سنتی عملاَ گزینشی وجود نداشت و این سنت و رسوم جامعه بود که برنامه های از پیش تعیین شده را بر افراد تعیین می کرد و در عمل نوعی جبر پنهان وجود داشت اما با گذشت ایام و پیشرفت وسایل ارتباط جمعی اشخاص به شکلی آگاهی از خود و جهان نایل شده اند که برای زندگی فردی و اجتماعی خود نوعی حق انتخاب قایل می شوند و به این ترتیب سبک زندگی وابسته به انتخاب و انتخاب وابسته به اطلاعات است و اطلاعات نیز به نوبه خود محصولی از فرایند ارتباطات است و این ارتباطات می تواند میان فردی یا رسانه ای باشد ، رابطه رسانه ها و سبک زندگی چرخه ای به هم پیوسته و متقابل است . رسانه ها سبک زندگی جدید حیات را پیش روی انسان قرار می دهند و انسان ها از طریق آن با خواسته ها و نیازهای جدید و سبک زندگی نوین آشنا می شوند . رسانه ها از طریق بمباران و هجوم اطلاعات ، فرهنگ مصرف گرا و مصرف فرهنگ را برجسته می سازند و در عین حال حوزه فرهنگ را وسعت و غنی می بخشند .

تبلور رسانه های جمعی را امروزه می توان در رادیو ، تلویزیون ، ماهواره ، سایت ، وبلاگ ، شبکه های اجتماعی ، موزه ، تالار گفتگو و ده ها نوع دیگر از محصولات فرهنگی ، فضایی(مجازی) مشاهده کرد که همه پیرامون فرد جمع می شوند و بخش مهمی از عمر و وقت او را به آنها اختصاص می دهند و از این طریق سبکی از زندگی را شکل می دهند که تا اعماق وجود فرد ، خانواده و جامعه نفوذ می کند .

الگوها و محدوده ها

برای سبک زندگی در عصر حاضر الگوهای متنوعی وجود دارد که از آن جمله اند : سبک زندگی روستایی یا شهری ، سنتی یا مدرن ، مصرف گرایانه یا تولیدی ، دخترانه یا پسرانه ، زاهدانه یا عاشقانه ، فرد محور یا جمعی ، ایرانی یا غربی ، بالای شهر یا پایین شهر ، خشونت محور یا عاطفی ، فمینیستی ، سیاسی ، پلیسی ، طبقاتی ، رفاه طلب ، جهان وطنانه ، بسیجی ، توده وار ، قوم گرایانه ، مدگرا ، شیطانی ، خطر پذیر ، مهاجران ، قدرت گرا ، اوقات فراغت ، ارزش مدار و توحیدی .

سبک زندگی در حوزه ها و محدوده های وسیعی نفوذ می کند از جمله : مدیریت تصمیم گیری ، شاخص های شناختی ، اخلاق اجتماعی ، معاشرت ، پوشش ، آرایش ، مد ، غذا و تغذیه ، آشپزی ، معماری ، دکوراسیون داخلی ، طراحی صنعتی ، تفریح و گردشگری ، استفاده از جواهرات ، تندرستی ، ارتباطات گفتاری ، محیط زیست ، کسب و کار ، روابط زناشویی ، شغل ، سخن گفتن ، گذران اوقات فراغت ، الگوی مصرف ، شیوه راه رفتن ، طریقه حرف زدن و مدیریت احساس ها .

سبک زندگی جدید منشاء بیماری های جوامع بشری

در حال حاضر بشر با بیماری های مختلف ناشی از سبک زندگی جدید روبرو است و این سبک زندگی حتی نحوه سخن گفتن انسان ها را تغییر داده است . شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام ، فیس نوک و ماهواره با عرضه امکانات نوین انسان ها را به سمت رفتارهای نا به هنجار سوق داده است به طوری که بسیاری از انحراف های اجتماعی همچون طلاق ، اعتیاد ، خودکشی ، سرقت مسلحانه ، آدم ربایی ، جرایم سازمان یافته ، جرایم اینترنتی ، قاچاق انسان و کودک آزاری که معلول شیوه زندگی اجتماعی در جوامع جدید است ، محصول آن می باشد .

در عصر معاصر خانواده ها با آسیب های عدیده ای روبرو هستند مانند مشاجره ، ضرب و شتم ، فرزند آزاری ، رضایت نداشتن ، مشکلات جنسی ، خیانت و تجمل گرایی که بسیاری از آنها در اثر اتخاذ الگوی نادرست زیستن به وجود می آیند .

شیوه نادرست گذران اوقات فراغت از موارد دیگر بیماری های سبک زندگی مدرن است . همچنین می توان به موارد دیگری مانند مدگرایی ، آرایش های نامشروع ، بد پوشی ، تغییر در شکل و شیوه خوردن و آشامیدن ، ترویج فرهنگ فست فود ، افزایش بیمای های مقاربتی و ایدز ، کاستن از میزان کار مفید ، کمبود کیفیت کار ، ارائه الگوی نامناسب معماری و شهرسازی ، پرخاشگری ، آزار رسانی کلامی ، عیب جویی ، محرومیت و حرمت شکنی اشاره کرد .

الگوهای سبک زندگی مدرن علی رغم فرصت ها و امکاناتی که در اختیار بشر قرار داده است بیماری ها و آسیب های متعددی را به همراه آورده است . اسلام به عنوان آخرین و برترین دین الهی ، الگوها و مدل های متعال و جامعی را در اختیار انسان قرار می دهد تا آدمی بتواند ضمن رهایی از تهدیدها و آسیب ها به سعادت دنیوی و اخروی دست یابد .

نقش دین در ایجاد سبک زندگی

در دوران معاصر بخش قابل توجه ای از مطالعات بر روی سبک زندگی در زمینه مهارت و فنون زندگی به نقش دین در سبک زندگی بازگشت می کند . یکی از مهم ترین ابعاد مفهوم سبک زندگی به این موضوع می پردازد که دین توانایی آن را دارد تا به عنوان نیرویی برتر نقشی حیاتی در الگوی حیات و نحوه زیستن انسان ها بر روی زمین ایفا کند در این برداشت ، دین به عنوان نظامی از باورها ، ارزش ها و رفتارها می تواند به آدمی برای دستیابی به سبکی الهی در زندگی کمک کند .

در این میان اسلام از جایگاه برجسته ای در ارایه سبک زندگی برخوردار است . براساس معارف عمیق اسلامی که ریشه در آیات الهی از طریق قرآن ، سیره نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه هدی(ع) ، احادیث معتبر و ادعیه و زیارت نامه ها دارد ، می توان الگویی برای سبک زندگی در این جهان پرتلاطم تعریف کرد به گونه ای که آدمی را آماده ورود به زندگی ابدی و زیستن بی پایان کند . مفاهیم مربوط به سبک زندگی در منابع اسلامی فراوان است اما به ندرت استخراج و به جامعه خصوصاَ جوانان عرضه شده است .

در اسلام سبک زندگی مطلوب متناسب با تعالیم و آموزه های نبوی(ص) و ائمه (ع) و در چارچوب دیدگاه ارتباطی تنظیم می شود و دیدگاه ارتباطی دیدگاهی روان شناختی از شخصیت انسان است که براساس آن شناخت شخصیت از طریق شناخت نوع ارتباط هایی که فرد با خود ، خداوند ، دیگر انسان ها و طبیعت برقرار می کند میسر می شود . این دیدگاه با یک رویکرد تحولی نوع ارتباط های چهارگانه فوق را در مراحل مختلف رشد تشریح و جهت گیری های فردی را معین می کند .

سبک زندگی زمانی مطلوب و متناسب با ارزش های اسلامی است که فرد به تمام روابط چهارگانه (ارتباط با خدا ، خود ، دیگران و طبیعت) توجه داشته باشد و اهمیت هریک از این تعاملات را در چارچوبی که دستورات اسلامی مشخص کرده اند مد نظر داشته باشد و نسبت به آنها غفلت نورزد . اگر بپذیرم که تمامیت شخصیت هر فرد نتیجه سبک زندگی است که او آگاهانه برای خویش انتخاب کرده است به اهمیت اصلاح سبک زندگی پی خواهیم برد چرا که طبیعت اولیه انسان  پاک و شکل نگرفته است و ما با جهت گیری مناسب از طریق سبک زندگی می توانیم آن را در جهت تکامل فردی و اجتماعی هدایت کنیم تا آنجا که زندگی فرد از طریق انتخاب سبک زندگی مصداق این آیه شریف شود :  "قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ"( الأنعام:162)

در همین راستا رهبر انقلاب در23 مهر ماه 1391، فرمودند:

 "پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی. "
ایشان، مفهوم پیشرفت را تداعی کننده حرکت و راه دانستند و می افزایند: در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ناپذیر پیشرفت،سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن اهمیت فراوانی دارد. ( منبع، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری با آدرس) .

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

) مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : (hkfard@gmail.com

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۰۷
حسین کوچکیان فرد
حسین کوچکیان فرد

در دوران پر آشوب کنونی اجتماع مفهوم شناور یافته و زندگی افراد کمتر تحت تأثیر مکانی که در آن بسر می برد قرار دارد به عبارتی دنیا به سوی جهانی سازی جوامع پیش می رود ، در این رهگذر آسیب های اجتماعی نو پدید بسیاری در کمین ملت ها و جوامع می باشد که بخش قابل توجهی از آن با افزایش دسترسی به فضای مجازی ، رسانه های تعاملی(همچون شبکه های اجتماعی ، گروه های تلگرامی و مانند آن ) و رسانه های برخط(مانند نشریات ، سایت ها و کانال های فضای مجازی که به قراردادن اطلاعات و محتوای دیداری ، شنیداری ، نوشتاری و یا ترکیبی از آن¬ها در قالب دیجیتال با قابلیت لحظه ای روزآمد شونده) حاصل می آید بطوری که مواجه به آن نیاز به سواد جدیدی تحت عنوان "سواد رسانه" دارد که غفلت از آن آسیب های جدی بر کاربران این قبیل ابزارها بویژه جوانان وارد می سازد لذا بر هر فرد ضروری است تا نسبت به کسب دانش و مهارت لازم از قبل مجهز شود . تعریف سواد رسانه‌ای درمحیط ارتباطات الکترونیکی پیچیده ، فراگیر، هر دم افزای و دائم‌التغییر سده ۲۱ ، "سواد رسانه‌ای نوعی مهارت بین‌رشته‌ای برای تشخیص و درک آگاهانه و انتقادی از انواع رسانه‌ها ، تفکیک و شناسایی تولیدات مختلف رسانه‌ای از یکدیگر و تکنیک‌های و روش های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌برخط و تعاملی می باشد ." همچون توانایی دسترسی ، تحلیل ، ارزیابی و خلق پیام در شکل‌های گوناگون (چاپی، صوتی، فیلم ، ویدیویی ، اینترنتی ،…) فنونی که از سوی تولیدکنندگان رسانه مورد استفاده قرار می‌گیرد و شناخت تأثیری که این فنون بر فرد و جامعه دارد . اهداف سواد رسانه‌ای هدف اصلی از پرداختن به سواد رسانه‌ای بدست آوردن معیارهایی است که بر اساس آن بتوان محصول نهایی یک رسانه را از جنبه محتوای شناخته و نسبت آن با رشد و توسعه انسانی رابطه برقرار نماید و بر این اساس برای خود نسبت به طبقه بندی و ارزیابی محصولات آن رسانه پرداخته و تأثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی خویش را اطلاع پیدا نماید . زیرا هر رسانه‌ای دارای محصول نهایی است که تمام عوامل آن رسانه اعم از زیرساختها ، نرم‌افزارها ، نیروی انسانی و مانند آن با اهداف از پیش تعریف شده حرکتی را می آفرینند تا منجر به تولید آن محصول نهایی و تحویل آن به مصرف کننده شود . محصول نهایی یک رسانه می‌تواند در خدمت تثبیت یک فرهنگ و ارزش متعالی برای برقراری عدالت اجتماعی و یا برعکس یک طبقه یا یک فرهنگ مخرب و یا قدرت حاکمه و یا یکی از نظامات حاکم جهانی باشد . از این رو سواد رسانه مستقیم با ارزش ها و ترسیم آینده در هر جامعه ای ارتباط مستقیم دارد و از طریق افزایش آن می توان به تدریج جامعه را به دانش و مهارتهایی مسلط ساخت که بر اثر آن از برساخت شدن ناخواسته یک فرهنگ و نمادها و مولفه های آن پیشگیری کرد . ضرورت آموزش مفاهیم سواد رسانه ای زمانی که قدرت در اختیار چند رسانه‌ی بزرگ باشد، آن‌ها روند تولید محتوا را کنترل می‌کنند و به دیدگاه‌هایی که به نفع شان باشد امتیاز ویژه‌ای داده و دیدگاه‌های مخالف را به حاشیه می‌رانند و یا حتی سانسور می‌کنند . البته ما می‌توانیم سیستم‌های رسانه‌ای‌ را تغییر دهیم و نشان بدهیم که افزایش ارزش‌های انسانی مهم‌تر از ارزش‌های تجاری است. به این ترتیب سواد رسانه‌ ای افراد را برای ایجاد تغییر خود خواسته سیستم‌های رسانه‌ای تشویق می‌کند. تعداد انگشت‌شماری از شرکت‌ها هستند که بسیاری از رسانه‌ها را کنترل می‌نمایند ، وجود مفاهیم پیچیده سیستم‌های رسانه‌ای نشان‌دهنده‌ی پویایی قدرت در آن جامعه است . مردم پولدار، نفوذپذیر و قدرتمند به راحتی می‌توانند محتوای عظیم و پیام‌های رسانه‌ای بسیاری را ایجاد و توزیع کنند، بیشتر رسانه‌ها با منافع تجاری کنترل می‌شوند .‌ ما اغلب در انتخاب چیزهایی که می بینیم ، می شنویم و یا می خوانیم در مقایسه با سازندگان رسانه‌ها نقش زیادی نداریم ، بنابراین همواره باید مراقب باشیم و با دید هوشمندانه به مسائل نگاه کنیم. آیا آن‌ها واقعاَ نگران منافع ما هستند ؟ آیا آن‌ها در ایجاد فرهنگ مناسب برای جامعه تلاش می‌کنند ، یا صرفا به دنبال منافع شخصی خود می باشند ؟ در جامعه آموزش سواد رسانه‌ ای به رشد تفکر انتقادی و مشارکت فعال در فرهنگ رسانه‌ای کمک می‌کند. هدف از آموزش آن ، دادن آزادی بیشتر به افراد به وسیله‌ی قدرت شناخت دادن به کاربران رسانه ای برای دسترسی ، تجزیه و تحلیل ، ارزیابی و یا ایجاد رسانه است. همچنین محققان به این نتیجه دست یافته‌اند که آموزش سواد رسانه‌ ای یک ابزار برای مقابله با بسیاری از سایر آسیب های اجتماعی از جمله مصرف الکل ، تنباکو و سایر مواد مخدر می توان باشد ، همچنین اختلالات تغذیه‌ای ، قلدری ، خشونت ، نژاد پرستی و تبعیض را از راه شناخت نشانه های برانگیزاننده آن ها کاهش دهند . به طور کلی سواد رسانه‌ ای یکی از مهارت های مهم زندگی است. در زندگی عمومی سواد رسانه‌ ای به درک چگونگی ایجاد فرهنگ توسط رسانه‌ها و انحصار رسانه‌ای کمک می‌کند. فراگیری مفاهیم مربوط به سواد رسانه‌ ای را می توان به سه سطح عمومی، متوسط و پیشرفته تقسیم نمود. شناخت در سطح عمومی عبارت از مفاهیم مربوط به اینکه رسانه‌ها چگونه ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند تمرکز دارد ، سطح متوسط ناظر بر مفهوم چگونگی ایجاد معنا با ابزارهای رسانه‌ای می‌پردازد و مفاهیم پیشرفته تعامل رسانه‌ها و جامعه و نقش سواد رسانه‌ ای در ایجاد تغییرات را بررسی می‌کند. حرف آخر سواد رسانه ای می‌تواند به افراد جامعه کمک نماید تا نسبت به درک چگونگی ایجاد پیام‌های رسانه‌ای و انواع و اقسام آن مطلع شوند و از رهگذر آن هر آنچه که رسانه‌ها به دنبال آن هستند تا مخاطب را به باور آن برسانند را تشخیص داده و موارد مربوط به تعصبات ، اطلاعات غلط و دروغ‌های رسانه‌ای را مشخص گردد . همچنین از طریق استفاده ابزارهای مربوط به سواد رسانه ای مخاطب آن رسانه به کشف و درک قسمت هایی از موضوعات وقایع و اخبار که نادیده گرفته و یا کتمان شده است نائل شود و بتواند پیام‌های رسانه‌ای را براساس تجربیات ، باورها و ارزش‌هایی که بر اساس آن این پیام تولید شده است آن را ارزیابی و تبیین نماید و در پایان اشخاص توانایی طراحی، ایجاد و توزیع پیام‌های رسانه‌ای را پیدا کنند .

نقل و استفاده از مطالب با ذکر منبع و رعایت قوانین مربوط به کپی‌رایت آزاد است

(مشتاق دریافت نظرات شما گرامیان : hkfard@gmail.com)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۴۰
حسین کوچکیان فرد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۳۴
حسین کوچکیان فرد

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۰
حسین کوچکیان فرد

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۰
حسین کوچکیان فرد